- ۱ نظر
- ۲۶ تیر ۹۵ ، ۱۱:۴۷
رابطه#استغفار با #روزی
#توبه از گناهان و آمرزش خواهی از #خداوند#غافر، امری است که بسیار مورد تأکید #قرآن و پیشوایان #دین قرار گرفته است. در کلام پیشوایان معصوم(ع)، استغفار به عنوانِ بهترین دُعا و عبادت، ارزشمندترین توسّل، موثّرترین #سلاح گناهکاران و نجات بخش ترین شفیع، به گونه ای کم نظیر، مورد تأکید واقع شده و آثاری برای آن، ذکر شده است.
در قرآن کریم، سه #آیه بسیار عجیب وجود دارد که به روشنی اثر استغفار را در فزونی روزی بیانگر است: دو آیه اول از زبان#حضرت_هود(ع) خطاب به قومِ بی ایمان و گناه کار #عاد وارد شده است:
۱ واژه حق در قرآن در پنج معنا بکار رفته است.
1حق یکی از نامهای خدا.
2 حق به معنای ما فی الذمه.
3.حق به معنای هدفدار.
4 حق به معنی سزاوار.
5 حق به معنی درست.
اما حق در روایت بالا به معنای درست بکار رفته است که در اینجاحق مقابل باطل قرار گرفته مانند:
«و لا تلبسوا الحق بالباطل»(سوره بقره/آیه42)؛ درست را به نادرست مشتبه نسازید و حق را به باطل نپوشید حرام است بر دانشمندان حق را از مردم پوشیده دارند مگر در جای ضرر و تقیه.
«و یوم یقول کن فیکون قوله الحق»(سوره انعام/آیه73)؛ آن روز که گوید باش (آنچه او خواست) موجود میشود سخن او حق است.
«ان الظن لا یغنی من الحق»(سوره یونس/آیه36)؛ گمان بی نیاز نمی کند از مطلب درست و مطابق واقع. کسی که به گمان دل خوش کند و پندارد حقیقت را به گمان دریافته است خطا کار است زیرا که حقیقت به گمان به دست نمی آید. اگر گوئی بسیاری از امور شرع و عرف به گمان است گوئیم گمان در عرف راه عمل است نه راه اعتقاد به واقع، اگر کسی گمان سود برد تجارت میکند و به گمان شفا دوا می خورد اما اعتقاد یقینی ندارد که حتما تجارت او سود آورد یا دوای او شفا دهد.
«و ممن خلقنا امة یهدون بالحق و به یعدلون»(سوره اعراف/آیه181)؛از آن مردم که آفریدیم گروهی به حق راه می نمایند به عدل حکم می کنند.
این آیه دلیل مذهب شیعه است که لطف را بر خدا واجب می داند و لطف آن است که خداوند هر چه مردم را به خیر و سعادت نزدیک می کند و از فساد و عذاب آخرت دور می سازد برای آنان فراهم می آورد و یکی از آنها وجود ائمه و آمران به معروف است.
حکمای اسلام نیز به این اصل معترفند چنان که ابو علی سینا در مقاله دهم از الهیات شفا گوید آن خدائی که مصالح جزئیه افراد بشر را مهمل نگذاشته مثلا برای حفظ چشم یک فرد به عنایت خود مژگان و ابرو آفرید چگونه ممکن است مصلحت کلی همه افراد بشر را که از ضروریات اجتماع آنها است مهمل گذارد و پیغمبری که آنان را به سنت عادله و قانون درست هدایت فرماید مبعوث نکند و کسی که مردم را به حقوق خود الزام کند از همه حوائج انسانی ضروری تر است.
حضرت علی (ع) فرمودند:
با اخلاص (عمل را فقط برای خشنودی خداوند انجام دادن) کارهای انسان نزد خداوند قبول می شود.(غررالحکم، ص ۴۳۲).بنابراین وظیفه یک فرد مسلمانی که می خواهد روزه بگیرد و یا عمل واجب و مستحبی را انجام دهد، آن است که بگوید:«خدایا! می دانم تو حکیمی و تمام دستوراتت برای خیر و سعادت ما است، و می دانم این عمل فوائد زیادی برای من و حتی جامعه دارد، ولی من این عمل را فقط برای رضایت و خشنودی تو انجام می دهم».و لازم نیست اینها را به زبان بگوید، بلکه در دلش چنین نیتی داشته باشد، کافی است.کسانی که دلشان به حال مردم می سوزد و دوست دارند جوانان این مرز و بوم، جوانانی سالم از نظر روحی و جسمی باقی بمانند، راهی ندارند جز آنکه دلهای پاک جوانان را با دستورات حیاتبخش اسلام عزیز آشنا سازند و مسائل اسلام را با استدلال و منطق برای آنان بیان نمایند.برادران و خواهران عزیر بدانند که آنچه درباره فلسفه احکام گفته می شود، قسمتی از علت احکام می باشد و الا ذهن ما توان درک حقیقت و تمام علت احکام را ندارد، زیرا علم ما در برابر علم بی نهایت خداوند علیم و ائمه اطهار (ع) نا چیز است.
بر همین اساس،رسول گرامی اسلام (ص) می فرماید:
«در روزه آنقدر فایده هست، که قابل شمارش نیست». (بحارالانوار، ج ۹۳، ص ۲۵۴) (کتاب فلسفه روزه).